.
آن قدر ذهنـــم را درگیــر خودت کرده ای...
که دیگر نمیتوانم مضـمون دیگــری پیدا کنم
حــــــــــالــا حـــق مـــیدهـــــی
در شعـــــــــر هایم
بـه همیـن سـادگـــی بـگووویـــم
دوســـــتـت دارم
فروردینیا:هیچ وقت دوست ندارن جای کسی باشن چون خودشون میدونن بهترینن.
اردیبهشتی:برای رسیدن به بالاترین قله ی جهان فقط کافیه اردیبهشتی باشی...
خردادیا:همه خردادیا جذابن،بخوای یا نخوای جذبشون میشی...
تیری:خوشبختی یعنی مخاطب خاصت تیری باشه...
مردادیا:دور و ور مردادیا حسود زیاد هس چونکه همه میدونن که بهتر از اونا هیجا نیست...
شهریور:درسته شش حرف داره اما بودن با یک شهریوری حرف نداره...
مهری:سکوت یک مهری رضایتش نیست فکرش مشغوله اینه که چطور دهنتو سرویس کنه اساسی...
ابانی:عشق یک ابانی مثل عبادت میمونه بعد نیت دیگه به اطراف نگاه نمی کنه...
اذریا:واسه موندن ادما سازش می کنن اما محاله خواهش کنن...
دی :ارزویی ندارن چونکه همیشه همه جا ارزوی خودشون ارزوی همه بودن و هستن...
بهمنیا:موقع گریه انداختن بهمنیا مراقب باش اخه خدا اشکاشونو میشماره...
اسفندی:اگر یه اسفندی رو میخوای باید با تمام صراحتش بخوای...
دیشب اینترنتم قطع شد تا رفتم تو حال
بابام با چوب افتاد به جونمو هی داد میزد دزد دزد
یهو مادرم داد زد نزن نزن پسرمونه
بابام تو چشاش اشک جمع شد گفت تویی پسرم ؟
چقد بزرگ شدی !
یارو زنگ زده رادیو می گه
از قول ما به اوباما بگید اگر روزی صدتا موشک هم به تهران بزنید ما قدمی به عقب نمی رویم
مجری گفت احسنت به شما از کجا تماس می گیرید
گفت از شیراز
ُامروز صبح بعد از مدتها تصمیم گرفتمبا دوستم بریم ورزش کنیم! گرمکن نارنجیمو پوشیدم و زدم بیرون.
و حالا توجه کنید به تیکهها :
نارنگی! کجا میری؟
پرتقال! بدو تا نخوردمت!
هویج!مگه خرگوش دنبالت کرده؟
چیتوز موتوری!
سن ایچ و دیگر هیچ!
لینا توپی!!!
اسمارتیز!
بعضی وقتا
اینقدر دلت از یه حرف میشکنه
که...
حتی نای اعتراضم نداری
فقط نگاه میکنی و
بی صدا...
میشکنی....
دلتنگــــی پـیــچـیـــــــــده نـیـســتــــــــ . . . !
یــــکـــــــ دل . . . !
یــکـــــــ آســـــمـــــان . . . !
یــکـــ بــــــغـــــض . . . !
و آرزو هـای تـــرکـــــــ خـــــــورده . . . !
بــه هـمــیـــن ســـــــادگـــــــی
گیله مرد میگفت : دل دادن به گوش دادنه ؛ نمیشه خود رو دلداده کسی دونست، ولی گوش به حرفهاش نداد ، ( البته گوش دادنی که عمل در پی داشته باشه )
روی تکه ای کاغذ عکس یک قلب رو کشید.
پرسید : میتونی بگی این چیه ؟
با تعجب گفتم : این شکل یک قلب و علامت عشقه !
کاغذ رو از وسط تا زد و گفت : عشق از دو گوش تشکیل شده ؛
میدونی یعنی چی ؟ نمیشه ادعای خداپرستی و عشق به خدا داشت ولی یک گوش ات به خدا باشه و گوش دیگرت به غیر خدا ...
کاغذ رو به دستم داد و رفت ...
خدایا من رو ببخش که همیشه ازت طلبکارم ...
چرا ؟!
نمیدونم شاید فکر میکنم : " چون بهم لطف کردی و منو آفریدی ، مدیون من شدی ! "
خدایا ببخش که همیشه به فکر معامله کردن با تو بودم : ... " خدایا اگه فلان کارو واسم انجام بدی ... منم قول میدم که فلان و بهمان ... "
خنده ام میگیره شاید هم گریه ، تو میدونی که نمیتونم سر قولم بمونم؛ ولی جوابم رو با محبتت دادی ... خدایا آخه چرا ؟
خدیا من دردونه ی مخلوقاتتم و شاید به همین خاطر ننر بار اومدم ...
خدایا من باهات کلی حرف دارم و تو هم همیشه برام وقت داشتی و داری
خدایا من فکر میکنم تو خیلی عاشقم بودی و هستی
تو هزاران نشونه برام فرستادی
تو اینقدر عاشقم بودی و هستی که شریف ترین انسانها رو برای رسوندن پیغامت برام انتخاب کردی و فرستادی ، و بهترینشون، همونی که از ابتدا به امین بودن معروف بود ...
خدایا تو خیلی بهم پوئن و امتیاز دادی، ولی من دارم می بازم
من دارم به خودم می بازم ...
باختی بزرگتر از این وجود داره که فقط وقتی سر و کله ام دور و برت پیدا میشه که دچار مشکلی شده باشم ؟
خدایا این دستهای منه
همونی که همیشه بطرفت درازه
و این هم سری که جلوی همه خم شده
ولی افسوس از یکبار طاعتِ با صداقت برای اطاعت
خدایا ... این منم ... اشرف مخلوقاتت ... جانشین تو بر روی زمین ...
همونی که وقتی منو آفریدی خودت رو احسن الخالقین نامیدی
خدایا من دارم به خودم می بازم
خدایا دستم رو بگیر ...
دست کسی رو که
امیدی به طاعت ناچیز و ریایی خودش نداره ...
گاهی با خود فکر میکنم...
آمدنم را گریستم ،
اما آیا ؛
رفتنم را خواهم خندید؟
نمی دانم ؛
اما میدانم که آن را
چگونه بودن و چگونه ماندنم مشخص خواهد کرد ...
آری گاهی ساعتها با خود...
فکر میکنم... فکر میکنم... فکر میکنم
گیله مرد میگفت : از آهن محکمتر و از شیر سفیدتر که نداریم ؛
ولی همین که هوا را میزبان شوند ، زنگ میزنند و فاسد می شوند،
بله ... خاصیت هواست که فاسد میکند .
قلبی که با هوا ترکیب نمی شود از طلاست ،
قیمتش ؟!
فقط خدا .
خدایا منو ببخش که به اندازه یک خرس سه وعده غذا و آب در وعده سحری میخورم و به اندازه یک فیل سه وعده در هنگام افطار !
خدایا منو ببخش که بعد از ماه مبارک رمضون باید رژیم بگیرم تا وزنم بیاد پایین !
خدایا منو ببخش که یاد همه چیز و همه کس میوفتم جز گرسنگان !
خدایا منو ببخش که در پایان ماه مبارکت چرتکه میگیرم دستم و روبروت میشینم که تا حد امکان زکات فطره ام رو کمتر بدم !
خدایا منو ببخش !
...........
خدایا ؛ من ... دلم دیروز می خواهد ؛
صمیمیت , فداکاری, فضای انس می خواهد
اگرمقدور اینها نیست در اینجا
کمی بی پرده میگویم ؛ دلم پرواز میخواهد ...
جملات زیبا گیله مرد
این روزها میزان روشنفکر بودن برخی مدعیان را باید از تعداد پشه هایی که بخاطر روشنایی مخ شان دور سرشان تاب می خورند دانست ...
یاد بگیر ، قدر هر چیزی را که داری بدانی،
قبل از آنکه روزگار به تو یادآوری کند که:
می بایست قدر چیزی را که داشتی، میدانستی ...
نویسنده : ؟؟
رویه هر پله ای که باشی خدا یک پله از تو بالا تره نه به خاطر این که خداست چون می خواد دستت رو بگیره .
هوا چقدر خوب و دو نفره ست ...
من هستم و خدا ...
و در جاده ی زندگی ، صورتم مهمان نسیمی که معطر شده از امید ...
به خودم میگم : هیچ چیز ارزش این رو نداره که دستم رو از دستان مهربون خدا بکشم بیرون و بگذارم تو دست غیر خدا ...
راستی اونکه دستان مهربان خدا رو به غیر او فروخت غیر از افسوس چه چیزی رو بدست آورد ؟